معنی تنگ، باریک، دشوار، باب، بغاز، تنگه، در مضیقه، در , تنگنا، تنگنا, معنی تنگ، باریک، دشوار، باب، بغاز، تنگه، در مضیقه، در پ تنگنا، تنگنا, معنی تj;، fاcdl، bamاc، fاf، fyاx، تj;i، bc kqdri، bc , تj;jا، تj;jا, معنی اصطلاح تنگ، باریک، دشوار، باب، بغاز، تنگه، در مضیقه، در , تنگنا، تنگنا, معادل تنگ، باریک، دشوار، باب، بغاز، تنگه، در مضیقه، در , تنگنا، تنگنا, تنگ، باریک، دشوار، باب، بغاز، تنگه، در مضیقه، در , تنگنا، تنگنا چی میشه؟, تنگ، باریک، دشوار، باب، بغاز، تنگه، در مضیقه، در , تنگنا، تنگنا یعنی چی؟, تنگ، باریک، دشوار، باب، بغاز، تنگه، در مضیقه، در , تنگنا، تنگنا synonym, تنگ، باریک، دشوار، باب، بغاز، تنگه، در مضیقه، در , تنگنا، تنگنا definition,